برای ساخت «آتش و باد» پیر شدم/ تعطیلی چندباره سریال بخاطر بی پولی و کرونا
تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۹۳۱۸۸
به گزارش قدس آنلاین، مجتبی راعی، کارگردان 65 ساله این سریال تلاش کرده که تاریخ را شرافتمندانه نشان دهد و تاکید دارد: ملتی که تاریخ را نشناسد باید دوباره آن را تجربه کند بنابراین اگر کارهای تاریخی درست ساخته شوند، مردم تجربیات گذشته را میبینند و دیگر آن را تکرار نمیکنند.
این مجموعه تلویزیونی روند پیش تولید، تولید و پس تولید آن حدود پنج سال طول کشید، فراز و فرودهای زیادی را در پروسه ساخت طی کرده است که شنیدن اتفاقات پشت آن صحنه آن خالی از لطف نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دلایل گرایش سازندگان سریال به ساخت آثار تاریخی به مقاطع تاریخی متاخر می پردازند چیست؟
دلیل اولش این است که با پرداختن به آن مقاطع تاریخی به کسی برنمی خورد! اگر به موضوعات روز بپردازید ممکن است به عده ای بربخورد. از سوی دیگر باید تاریخ را برای مردم و جوانان بگوییم و آنها را نسبت به اتفاقات تاریخی آگاه کنیم. چنین سریالهایی به حافظه تاریخی مردم کمک می کند و داشتن حافظه تاریخی از این منظر مهم است که مردم اشتباهات گذشته را تکرار نکنند. معروف است که ایرانی ها حافظه تاریخی ضعیفی دارند، باید روی دلایل این ضعف پژوهش شود ولی شاید یکی از دلایلش این باشد که بسیاری از گروه ها می خواهند در تاریخ خوش سابقه باشند و از آنها به نیکی یاد شود بنابراین اجازه نمی دهند که تاریخ درست روایت شود و حافظه تاریخی مردم، اصلاح.
سریالهایی با روایت بستر تاریخی دوره قاجار که در چند سال اخیر هم تعدادشان کم نبوده، واقعیت های آن مقطع تاریخی را نشان می دهند یا تخیل سازندگان هم در این روایتگری دخیل است؟
نمی توان به آنچه در واقعیت تاریخی وجود داشته دست یافت چون آدم های آن دوره تاریخی نیستند و بسیاری از کتابهای تاریخی را قدرت های حاکم به نفع خودشان نوشته اند. درباره بسیاری از مسائل مهم تاریخی، اطلاعات زیادی در دست نیست بنابراین به طور طبیعی، تحلیلی از آن مقطع زمانی در ذهن سازندگان شکل می گیرد که برای آن تخیل می کنند. در واقع تخیل کمک می کند که بیننده آن تحلیل را دریافت کند به بیان دیگر ما دروغ هایی را می گوییم و تخیل می کنیم که به حقیقت برسیم ولی اگر این دروغ ها را بگوییم و هیچ حقیقتی در آن نباشد، خیانت کردیم.
پروسه تولید سریال شما حدود سه سال و در شرایط سخت دوران کرونا انجام شد، دلیل طولانی شدن این پروسه چه بود؟
ما در پروسه تولید این مجموعه با مسائل مختلفی روبرو شدیم که فشار زیادی را به گروه وارد کرد. اولین آن کرونا بود. گروه زیر سایه ترس، کار می کرد و دوبار کارمان بخاطر کرونا گرفتن آقای نادر فلاح، متوقف شد. خانم لاله اسکندری هم یکبار کرونا گرفت و کار تعطیل شد. بسیاری از بازیگران و عوامل تولید، کرونا می گرفتند و مجبور می شدیم که برنامه ریزی هایمان را تغییر دهیم مثلا طبق برنامه ریزی های تولید، اگر قرار بود بازیگری با میزان دستمزد مشخص، دو ماه جلوی دوربین باشد بخاطر کرونا، کار دو سه ماه عقب می افتاد کمه باعث بهم ریختن برنامه ریزی ها و افزایش دستمزد آن بازیگر می شد. کرونا روی هزینه های تولید ما خیلی اثر گذاشت. متاسفانه آقای کریم اکبری مبارکه (بازیگر) را هم بخاطر کرونا از دست دادیم که فضای روانی سختی را به گروه تحمیل کرد. مسئله دیگری که با آن مواجه شدیم شوک های اقتصادی عجیبی بود که ما را فقیر کرد. با گرانی بنزین و افزایش قیمت ارز، هزینه های ساخت ما در این سه سال، بارها تغییر کرد. پروژه بخاطر بی پولی دوبار تعطیل شد و احتمال می رفت که کار از بین برود. صدا و سیما هم این شرایط را نداشت که به ما کمک مالی کند. این کار را فقیرانه ساختیم به این معنا که به سریال «جیران» التماس می کردیم اجازه بدهند سکانس هایی را در لوکشین های آنها فیلمبرداری کنیم چون پول لوکشین نداشتیم. از آقای حسن فتحی و آقای اسماعیل عفیفه، کارگردان و تهیه کننده آن سریال تشکر می کنم. حتی لباسهای بازیگران را از کارهای دیگر قرض می کردیم! ای وای که چقدر فقیری و سختی کشیدیم.
جایی بود که بخواهید ادامه ساخت سریال را متوقف کنید؟
دوبار فکر کردیم که کار از بین خواهد رفت، یکبار هم وقتی بود که 60 درصد فیلمبرداری انجام شده بود و به دلیل نبود بودجه، فکر کردیم که کار به آرشیو می رود. متاسفانه برای کسی هم مهم نبود که این اتفاق بیفتد ولی گروه تولید بسیار منسجم و صمیمی داشتیم و درحالیکه 7 ماه حقوق نگرفته بودند اما پای کار ایستادند، از همه آنها تشکر می کنم. این سریال حاصل جانفشانی بی مزد گروه تولید آن بود و به طور کلی بگویم؛ یکی داستان است پر آب چشم.
روند پس تولید چطور بود، کار در تدوین آنطور که می خواستید درآمد؟
یکسال پیش به مدیران سازمان گفتیم پولی به ما بدهید تا کاری با کیفیت عالی آماده کنیم ولی متاسفانه این اتفاق نیفتاد. نزدیک پخش به ما پول دادند و الان شبانه روز داریم کار می کنیم تا سریال به پخش برسد. طبعا وقتی نزدیک پخش، بودجه می گیرید فرصت بازبینی کارتان را ندارید. باید زود کار کنید و به پخش برسانید که مقداری از کیفیت کار از بین می رود. متاسفم این اتفاق افتاد و کاری از دستمان برنمی آمد.
بازخوردهایی که از کار گرفتید، خوب بوده است؟
بله، ما بازخوردهای خیلی خوبی از مردم گرفتیم. تقریبا همه متفق القول هستند بازی ها، شخصیت پردازی ها، طراحی لباس، طراحی صحنه و فیلمبرداری بسیار قوی است و با وجود همه سختی هایی که متحمل شدیم این بازخوردهای خوب، تنها دلخوشی ما است. این سریال هم از سوی مخاطبان عام و هم مخاطبانی که تاریخ خوانده اند و در انتخاب سریالهای تاریخی سخت گیر هستند، واکنشهای مثبتی داشته است. با وجود اینکه برای این سریال، تبلیغ زیادی هم نشد و الان که پنجاه قسمت از سریال پخش شده، به ما گفته اند که قرار است به برای تبلیغات آن بیلبورد بگیرند در حالیکه بیلبورد را چند ماه قبل از پخش سریال، اکران می کنند نه زمانیکه کار به قسمت های پایانی نزدیک شده است! یا اینکه ناگهان اسم سریال را عوض کردند در حالیکه ما پنج سال اسم «جشن سربرون» را برای این پروژه داشتیم و کسی به ما نگفت که اسم، اشکال دارد. حتی بسیاری می گفتند که چه تضاد قشنگی در عنوان سریال هست، ما در قسمت پنجم نشان دادیم که قالی را از بالای دار می بُرند و اسم این مراسم «جشن سربرون» است. خب وقتی اسم سریال عوض شد بسیاری از کسانیکه سابقه ذهنی نسبت به این سریال داشتند، مجموعه را ندیدند چون چند روز قبل از پخش، اسم سریال عوض شده بود. زمان پخش هم خوب نبود، قسمت اول سریال 26 اسفندماه 1401روی آنتن رفت یعنی روزهای پایان سال که مردم در تکاپوی آماده کردن خودشان برای سال جدید هستند و کسی فرصت تماشای سریال ندارد. بسیاری از مردم، چند قسمت اول سریال را از دست دادند و به اندازه یک دوغ برای این سریال تبلیغ نشد. ما با بذل جان این سریال را ساختیم و الان استقبال از سریال «آتش و باد» نشان می دهد که اگر تلویزیون سریالهای در این سطح بسازد، سفره اش رنگین می شود.
با وجود همه سختی هایی که در ساخت این سریال متحمل شدید، آیا تمایل به ادامه همکاری با تلویزیون دارید؟
من سر ساخت این سریال خیلی پیر شدم. کرونا گرفتم و مدتی کار بخاطر ابتلای من به کرونا، تعطیل شد. سر این کار 7-8 کیلو وزن کم کردم. دکتر گروه سر صحنه به من می گفت ضربان قلبت 127 است و با مسوولیت خودم این صحنه را تعطیل می کنم چون نگرانم ولی می گفتم هیچ راهی جز ادامه دادن نداریم و اگر قرار به تعطیلی های پی در پی باشد، سریال متلاشی می شود. من با ضربان بالا سر صحنه ها بودم. آیا با این وضعیت می توانم ادامه بدهم؟! من دیگر توان جسمی این کارها را ندارم. امنیت مالی و روانی برای یک پروژه، ویژه خواری نیست! ما در این سریال دو صحنه جنگ مهم داشتیم جایی که «بهادر» سپاه بیگانه را با قهرمانی بزرگی شکست می داد و باعث غرور ملی می شد. قرار شد که یکی دو ماه برای فیلمبرداری این صحنه بگذاریم ولی شکل مدیریت سازمان ما را به این جا رساند که تهیه کننده گفت یک ریال پول برای اجرا این صحنه نداریم و مجبور شدیم که این قهرمانی را به شکل دیالوگ دربیاوریم.
در جایی هم به عدم همکاری بنیاد مستضعفان برای فیلمبرداری در زمین های متعلق به این نهاد اشاره داشتید، ماجرا از چه قرار بود؟
بخشی از فیلمبرداری کار در بیابانهای اطراف تهران و متعلق به بنیاد مستضعفان بود. آقای واعظیان، مسوول روابط عمومی این بنیاد ما را بسیار اذیت کرد چون بابت فیلمبرداری در این بیابانها، هزینه سنگینی را می خواست. گفتیم ما داریم برای مردم ایران و رسانه ملی کار می سازیم، پروژه شخصی نیست که سود ببریم. شما هم شرکت شخصی نیستید و قاعده این است که بنیاد مستضعفان به عنوان نهادی مردمی به ما که داریم برای مردم ایران سریال می سازیم کمک کند. این شخص باعث شد فیلمبرداری فصل بهار را از دست بدهیم و مجبور شویم صحنه های این فصل را در زمستان بگیریم. بازیگران را با لباس بهاری جلوی دوربین فرستادیم، بازیگری که 70 سال سن داشت در آن سرما باید لباس بهاره می پوشید. شما نمی دانید که این آقا چه سختی هایی را به ما تحمیل کرد و در نهایت هم دلیل این رفتار را نفهمیدیم! حتی بعد از آن هم پاسخگو نبودند. ما در ساخت این سریال خیلی غریب و فقیر بودیم و یکی از ارزان ترین سریالهای تلویزیون را ساختیم که نتیجه تلاشهای تهیه کننده اثر بود. آقای نجاریان، کسی است که در تولید سریالهای تاریخی همچون «شهرزاد»،«مدار صفردرجه»، «ملاصدرا» و «یوسف پیامبر» حضور داشته و تجربه بسیار خوبی در تولید آثار سنگین تاریخی دارد. تجربیات ایشان باعث شد تا با بودجه کم به نتیجه مطلوب برسیم. توجه به اینکه همه افراد گروه در به ثمر رساندن این سریال فداکاری داشتند اما آقای نجاریان را صاحب این سریال می دانم. نگین کار هم فیلمنامه آن است که زحمت نویسندگانش بود و دیالوگ نویسی آن، رشک برانگیز است.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: حافظه تاریخی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۹۳۱۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حال موسیقی ایران خوب است
«بهنظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. » این بخشی از گفتههای علیرضا طلیسچی، خواننده شناختهشده و پرطرفدار پاپ است که توانسته جایگاهش را با کنسرتهایی که برگزار میکند، تثبیت کند.
به گزارش ایسنا، به نقل از همشهری، تولید و پخش رئالیتیشوها، از «مافیا» گرفته تا «پدرخوانده»، در شبکههای نمایش خانگی داغ است و یکی از این برنامهها که اینروزها طرفداران قابل توجهی پیدا کرده، رئالیتیشو «زودیاک» است که با عنوان «شبهای مافیا» بازی جذابی برای طرفدارانش پخش میکند. در این برنامه یک قاتل سریالی به نام زودیاک شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار میدهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.
سریال «شبهای مافیا: زودیاک» به کارگردانی محمدرضا رضائیان در سال۱۴۰۲ ساخته شده است. در فصل دوم این رئالیتیشو، فرزاد حسنی، دارا حیایی، جواد خواجوی، محیا دهقانی، متین ستوده، مجتبی شفیعی، علیرضا طلیسچی، سعید فتحی روشن، بهار قاسمی، مریم مؤمن، مهدی مهدیپور و امیرحسین هاشمی به هنرمندی پرداختهاند.
علیرضا طلیسچی یکی از خوانندگان شناختهشده و پرطرفدار پاپ است؛ خوانندهای که توانسته جایگاهش را با کنسرتهایی که برگزار میکند تثبیت کند. این خواننده پاپ که متولد۶۴ است، از میانه دهه۸۰ فعالیتش را به شکل رسمی آغاز کرد و تکآهنگهایش طرفداران خاص خودش را دارد. طلیسچی در این گفتوگو از حضورش در برنامه «شبهای مافیا» میگوید و در بخشهای دیگری از این گفتوگو از وضعیت امروز موسیقی صحبت کرده است.
این روزها رئالیتیشوهای متنوعی در شبکه نمایش خانگی پخش میشود. چطور شد که در برنامه «شبهای مافیا: زودیاک» شرکت کردید؟
از طریق تیم تولید به برنامه دعوت شدم و علاقه داشتم که ببینم چطور میتوانم در این سناریو بازی کنم. من قبلا هم در یک شو، مافیا بازی کرده بودم، اما بهنظرم «زودیاک» شیکتر است و پیچیدگیهایش بازی را برای بیننده جذابتر میکند.
خیلیها به برد و باخت در یک مسابقه اهمیت میدهند. برد و باخت برای شما چطور بود؟
شرکت در این برنامه بیشتر برایم جنبه سرگرمی دارد. اینطور نگاه میکنم که با یک گروه خوب دور هم هستیم و هدفمان این است که برای بینندههای برنامه لحظاتی حال خوب ایجاد کنیم که امیدوارم به چنین نتیجهای رسیده باشیم.
اخیرا در نمایش خانگی، محصولاتی در حوزههای مختلف ورزش، موسیقی، مذهبی و... تولید شده است. از نظر شما، تولید برنامههای حوزه موسیقی مثل «صداتو» چه تأثیری بر ارتباط بیشتر مردم با موسیقی دارد؟
ساخت برنامههای خوب در این حوزه به ارتباط بیشتر مردم با موسیقی کمک میکند، اما اینکه این برنامهها بتواند هنرمند بسازد مبحث دیگری است، چون یک خواننده هرقدر هم تخصصی وارد یک حوزه بشود، تا جو کار و فعالیت حرفهای در فضای تولید و صحنه را تجربه نکند، به موفقیت نمیرسد. از نظر من، ورود به عرصه خوانندگی و فضای حرفهای موسیقی کاملا نیازمند تجربه این واقعیت است. تمام این مسابقاتی هم که اخیرا تولید و پخش شده یکیدو چهره را به فضای موسیقی معرفی کرده، اما به لحاظ ایجاد سرگرمی برای مردم کاملا موفق ظاهر شدهاند و اگر از این قبیل برنامهها باز هم تولید شود، به فهم و درک بیشتر مردم از فضای موسیقی کمک قابل توجهی میکند.
پیشنهادی برای حضور در برنامههای موسیقی داشتهاید؟
پیشنهاد داشتهام، اما علاقه نه، چون بهنظرم در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت کنم و اصولا هم موسیقی تا یک جایی بهصورت علمی و پایه آموختنی است و از آن به بعدش دیگر سلیقهای میشود. پس قضاوت کردن راجع به صداها را باید به مردم بسپاریم.
این روزها بازار کنسرتهای پاپ داغ است. درست است که موسیقی کشور افت و خیزهای زیادی دارد و با مشکلات خاص خودش دست و پنجه نرم میکند، با این حال اوضاع این روزهای موسیقی کشور چطور است؟
بهنظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. موسیقی ما در سالهای اخیر دچار تحولات عجیب و غریبی شد که بخشی از این تحولات مثبت بود و بخشی هم منفی. خوشحالم که با ورود هنرمندان حرفهایتر و صداهای قشنگتر و احساس بیشتری که در کارها وجود دارد موسیقی دارد از آن حالت قبلی بیرون میآید و خودش را ترمیم میکند.
برویم سراغ مسئله ترند شدن برخی از قطعههای موسیقی مثل قطعه «پاقدم» که اخیرا بسیار شنیده و معروف شد. چه میشود که یک کار اینطور دیده و شنیده و پرطرفدار میشود؟
بخش زیادی از این اتفاق مربوط به تجربه است و بخشی هم سلیقه و هوش بازار. ولی در نهایت کارها را مردم برجسته میکنند، یعنی اگر مردم کاری را دوست داشته باشند، آن کار به موفقیت بزرگی میرسد. «پاقدم» یک قطعه موسیقی دهه شصتی است که در آن استانداردهای ضبط موسیقی آن دوران کاملا رعایت شده و فکر میکنم جدا از تنظیم و میکس و مستر خوب امیربهادر دهقان، شعر و ترانه و ملودی هم خیلی به کارهای آن دهه نزدیک است.
شما در قطعههای معروفتان هم سبک شاد دارید و هم قطعههای احساسی و غمگین. تمایل مردم بیشتر به شنیدن کدام یک است؟
اگر به تاریخمان رجوع کنید، میبینید که مردم ما پر از غم و غصه بودهاند و طبیعتا تمایلشان به آهنگهای شاد بیشتر است. در کنسرتها هم همینطور است. وقتی یک پدر بودجه مشخصی برای خانوادهاش کنار میگذارد تا در کنسرت شرکت کنند، دلش نمیخواهد که مجددا در فضای غمگین قرار بگیرند. بنابراین تمایلشان به شنیدن و همراهی در خواندن آهنگهای شاد بیشتر است. البته از قدیم موسیقی شاد نسبت به موسیقی غمگین بیشتر شنونده و طرفدار داشته است.
این روزها مدام نام خوانندههای جدیدی را میشنویم که در فضای مجازی معرفی میشوند. یا گاهی روی بیلبوردها تبلیغ کنسرت خوانندههایی را میبینیم که خیلیها نمیشناسندشان. این افزایش ورود به عرصه خوانندگی اتفاق مثبتی است یا منفی؟
ما خوانندگانی داشتهایم که با یک قطعه روی صحنه آمدهاند و بقیه قطعههایشان حالت مکمل همان یک قطعه را داشته. از آن طرف هم هنرمندی داشتهایم که با هر قطعه جدید مخاطبان بیشتری را جذب کرده و بهتدریج معروف شدهاست. در هر صورت، دیده شدن یک اثر هنری و محبوب شدن هنرمند به مردم بستگی دارد.
به تجربه حوزههای هنری دیگر مثل بازیگری هم فکر میکنید یا پیشنهادی داشتهاید؟
من یکبار این را تجربه کردم و متأسفانه بازخورد خوبی از این کار نداشتم، به خاطر اینکه تیم تولید آن کار تیمی که فکر میکردم نبود. البته بازیگران و بقیه عوامل همه خوب بودند، اما تجربه خوبی برای من نبود و ترجیح میدهم که فعلا دوباره آن فضا را تجربه نکنم و در کار خودم پیش بروم، هرچند از آینده و تصمیمات بعدیام خبر ندارم.
رئالیتیشوها توانستهاند تا اندازه ای شبکه نمایش خانگی را متحول کنند
در چند سال اخیر پلتفرمها به کاربران امکان میدهند فیلمها و سریالها را بهصورت آنلاین تماشا کنند و بهسرعت به رقیبی برای تلویزیون تبدیل شدهاند.
یک مقایسه ساده در تولیدات و سریالهای پخششده در ابتدای سال۱۴۰۳ تا امروز میان پلتفرمهای نمایش خانگی و تلویزیون نشان میدهد تلویزیون با وجود آنکه نسبت به سال گذشته با کمکردن حساسیتهایی سعی در جذب هنرمندان و چهرههای مطرح کرده اما باز هم بازی را در زمین رقابت با پلتفرمهای پخش نمایش خانگی واگذار کرده است.
این روزها تولید رئالیتیشوها و برنامههای مسابقه که در شبکه نمایش خانگی تولیدشده، توانسته جذابیت زیادی برای مخاطب امروز بهوجود بیاورد، مخاطبی که تنها با تماشای سریال و فیلم نمیتواند اوقات فراغت خود را پر کند. بنابراین از یکسو پلتفرمهای گوناگون در شبکه نمایش خانگی در بیشتر سریالهای خود توانستهاند با تمرکز بر جذابیتهای داستانی و استفاده درست از ستارگان سینما و تئاتر تولیدات جذابی را پیش روی مخاطب بگذارند و از سوی دیگر با تولید و پخش برنامههای مختلف نشان دادهاند توجه به ذائقه مخاطب برایشان مهم است و در بخشهایی موفق شدهاند.
البته دامنه صنعت سرگرمی آنقدرگسترده است که ما در تلویزیون یا حتی شبکه نمایش خانگی هنوز نتوانستهایم رقابتی با برنامههای خارجی داشته باشیم. با این حال، برخی از این برنامهها توانستهاند آنقدر جذاب باشند که تماشاگران فصلهای آن را دنبال میکنند.
VODها طیف گستردهای از فیلمها و سریالها را از سراسر جهان به کاربران ارائه میدهند. این امر بهمعنای انتخاب بیشتر برای بینندگان و رهایی از محدودیتهای برنامههای روتین است.
نمیتوان منکر این موضوع شد که پلتفرمهای نمایش خانگی با ارائه فرصتی جدید برای پخش فیلمها و سریالهای ایرانی، به افزایش تولید محتوای داخلی در این کشور کمک کردهاند. این امر منجر به ایجاد شغلهای جدید و رونق صنعت سرگرمی ایران شده است.
VODها در حال حاضر نقش مهمی در صنعت سرگرمی ایران ایفا میکنند و ظرفیت این را دارند که در آینده نقش مهمتری ایفا کنند. با رفع چالشهای موجود، VODها میتوانند به گزینهای محبوبتر برای سرگرمی در ایران تبدیل شوند و بهطور قابلتوجهی بر نحوه تماشای فیلم و سریال توسط مردم ایران تأثیر بگذارند.
انتهای پیام